تعاریف نوآوری
در این مطلب سعی میکنیم کمی بیشتر با مفهوم علمی نوآوری آشنا بشیم، چون علیرغم اینکه کلمه نوآوری در بین مردم جامعه ما زیاد به گوش می رسه، اما مفهوم این کلمه به لحاظ علمی و بیزینسی چندان جاافتاده نیست.
نوآوری یا INNOVATION بیش از 40 تعریف مختلف دارد، اما در تعریفی که سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) ارائه نموده است:
” نوآوری خلق، تولید، جذب و بهرهبرداری از یک ارزشافزوده در حوزه اقتصادی و اجتماعی، نوسازی و گسترش محصولات،،خدمات و بازارها، توسعه روشهای جدید تولید، و همچنین ایجاد سیستمهای جدید مدیریت میباشد. نوآوری هم یک فرآیند و هم یک خروجی میباشد.”
در تعریف دیگری که توسط پیتر دراکر (peter drucker)، یکی از افراد مشهور در حوزه کسبوکار مطرح شده است:
تصویر ۱- پیتر دراکر از پیشکسوتان مدیریت
” نوآوری فعالیتی خاص برای کارآفرینی است، چه در کسبوکار فعلی باشد چه در سرمایهگذاری در بخش عمومی و یا یک کسبوکار جدید که توسط یک شخص انجام گرفته است. نوآوری ابزاریست که کارآفرین از آن جهت ایجاد و یا افزایش ارزش و درآمد استفاده میکند.”
در تعریف دیگری از کانتر(Kanter)، نوآوری شامل یک اختراع اصلی و استفاده خلاقانه از آن است. به عبارت دیگر نوآوری را به شکل خلق، جذب و تحقق ایدهها، خدمات، محصولات و فرآیندهای جدید تعریف میکند.”
بنابراین در سادهترین تعریف:
“نوآوری ، بکارگیری ایدههای نوین ناشی از خلاقیت است. در واقع به پیاده ساختن ایدهٔ ناشی از خلاقیت که به صورت یک محصول یا خدمت تازه ارائه شود، نوآوری می گویند. نوآوری با ایده پردازی و اختراع تفاوت دارد. اختراع به معنای «پدیدآوردن محصول جدید» است، اما نوآوری فراتر از آن است و به معنای «معرفی محصولی تازه» است که با ابداع و عرضه صورت میگیرد.
تا اینجا نوآوری را از منظر بزرگان مدیریت نوآوری تعریف کردیم. اما نوآوری در آخرین تعریف آن که توسط سازمان استاندارد جهانی و با جمع بندی نظرات بیش از 50 متخصص نوآوری از کشورهای مختلف در استاندارد مدیریت نوآوری ایزو 56002 (ISO56002:2019) ارائه شده است نوآوری دیگر محدود به محصول یا خدمت نیست. این تعریف بدین شکل آورده شده است:
“نوآوری ماهیتی جدید یا بازآفرینی شده است که منجر به خلق ارزش یا بازتوزیع ارزش می شود.” به عبارت دیگر نوآورری هر آنچیزی است که می تواند ایجاد ارزش کند. این ارزش می تواند مالی یا غیر مالی باشد.
بنابراین در یک سازمان ممکن است ماهیتی جدید یا بازآفرینی شده مانند یک محصول جدید یا محصول قدیمی تغییر یافته و توسعه داده شده ارائه گردد که منجر به خلق ارزش جدیدی شود و یا همان ارزش پیشین را مجددا و به صورتی توسعه یافته تر بازتوزیع نماید.
انواع نوآوری
برای درک نوآوری لازم است که انواع نوآوری را نیز بشناسیم. همانطور که ذکر شد نوآوری محدود به محصول یا خدمت نیست. بمانند تعریف نوآوری؛ انواع نوآوری توسط صاحب نظران مختلف به شکل متفاوتی دسته بندی شده است. اما یکی از کاملترین دسته بندی ها به کلاس دوبلین باز می گردد که نوآوری سازمانی را در سه دسته بندی مختلف مطابق شکل زیر سازماندهی می نماید.
تصویر 2- انواع نوآوری در کلاس دوبلین
Configuration : این دسته از نوآوری ها به همه آنچه که در پیکره سیستمی سازمان و درون مرزهای آن رقم می خورد باز می گردد. مانند نوآوری در مدل کسب درآمد، نوآوری در ساختار سازمان، نوآوری در فرآیندها و نوآوری شبکه سازمانی.
Offering: این دسته از نوآوری ها به سبد عرضه و همه آنچه که سازمان عرضه می کند باز می گردد. مانند محصولات یا خدمات و حتی سیستم عرضه آن.
Experience: این دسته از نوآوری ها به آنچه که سازمان در بازار و در قسمت مشتریان و مصرف کنندگان خود عرضه کرده و یا به نمایش گذاشته است باز می گردد. به عنوان مثال نوآوری در برند یا نماد تجاری، نوآوری در کانال توزیع، نوآوری در خدمات پس از فروش، نوآوری در نوع ارتباط مشتری با سازمان. به عبارت دیگر آنچه که بازار از سازمان تجربه می کند در این دسته قرار می گیرد.
آنچه که حائز اهمیت است درک عمیق اهمیت و چرایی نوآوری است و در کنار آن شناخت ابزارهای نوآوری و چگونگی بهره برداری از نتایج نوآوری است.
تصویر 3- اهمیت نوآوری از منظر مدیران و شرکت های بزرگ
اهمیت نوآوری
اهمیت نوآوری را می توانید از منظر کسانی که مالکان، سهامداران و یا مدیران شرکت های بزرگ بوده اند در شکل بالا ببینید. برای مثال استیو جابز می گوید: ” نوآوری متمایز کننده رهبران بازار از سایرین است” و یا زیمنس اعتقاد دارد “نوآوری منبع حیات سازمان است” و در مثالی دیگر رابرت لین اعتقاد دارد ” نوآوری کلید رشد و توسعه سازمانی است که با محوریت مشتری فعالیت می کند.”
همه این ها مثالی از اهمیت نوآوری برای بقا، رشد و توسعه و رقابت سازمان است. برای درک بهتر به مثالی از رقابت شرکت نایکی یکی از بزرگترین تولید کنندگان پوشاک ورزشی می پردازیم:
نایکی در رقابت با شرکت های بزرگ دیگر نظیر آدیداس و ایسکس محصولی به نام وپورفلای (Vaporfly) را توسعه داد و وارد بازار نمود. این محصول یک کفش ورزشی بود که با استفاده از انتخاب استراتژی نوآوری صحیح و طی آزمایش های مختلفی توانست گوی رقابت را از دیگر محصولات موجود در بازار در اختیار بگیرد و سهام این شرکت را برای مدت ها با فاصله زیادی از سایر رقبا در بالاترین نقطه حفظ کند. این کفش که از فیبر کربن ساخته شده بود توسط میلیون ها ورزشکار استفاده شد و به عنوان یکی از ملزومات ورزشی در المپیک راه یافت. ورزشکاران زیادی از جمله دوندگان پس از استفاده از این کفش و در آزمایش های ورزشی توانستند رکوردهای جدیدی را ثبت کنند. این نوآوری شرکت نایکی توانست این شرکت را پیشتاز و رهبر تولیدکنندگان کفش ورزشی کند و سایر رقبا را نیز به توسعه و تولید چنین محصولی وادارد. اینجاست که جمله استیو جابز معنا پیدا می کند که نوآوری تمیز دهنده رهبر بازار از سایرین است.
تصویر 4- نوآوری کفش Vaporfly توسط شرکت Nike
نوآوری تنها به شرکت ها و سازمان های بزرگ اختصاص ندارد. فراموش نکنید که نوآوری در هسته فرآیند خود تفکر کارآفرینی، حل مسئله و چشم بینا را جای داده است. شرکت های بزرگ برای بقا و رشد به مشکلات و چالش های زیادی مواجه می شوند که همین مشکلات فرصتی است برای ابراز وجود تازه واردان به بازار و استارت آپ ها که می توانند با تحلیل صحیح شرایط و کسب و کار خود این فرصت ها را شناسایی نموده و اقدام به خلق ارزش نمایند. در همین خصوص به شکل زیر توجه کنید تا درک بهتری از از این موضوع پیدا کنید.
تصویر 4- کشف فرصت برای نوآوری
همانطور که مشاهده می کنید فروریختن پل تاسمن که واقعه ای تلخ و چالش برانگیز برای دولت، رسانه و مردم است تبدیل می شود به فرصتی برای نوآوری و کارآفرینی و ارائه خدمات و خلق ارزش. و یا پای مصنوعی که با تفکر کارآفرینی، حل مسئله و چشم بینای یک پزشک جراح هندی و با همکاری یک مجسمه ساز (دارای رویکرد تفکر طراحی) نیازمند پای مصنوعی که نوآوری ارزشمندی را برای میلینون ها نفر رقم زد.
نویسنده: