حوزههای کلیدی آیندهنگاری در صنعت فناوری اطلاعات
چکیده
در این مقاله، یک مدل آیندهنگری برای تشخیص حوزههای کلیدی در فناوری اطلاعات (IT) صنعت ارائه شده است. این مدل به عنوان یک ابزار مفید برای کمک به شرکتها، سیاست گذاران، و محققان که ارزیابی فناوری اطلاعات در سیاست طولانی مدتشان قرار دارد هدفگذاری شدهاست. تکنیکهای ارتباطات گروهی برای پشتیبانی مدل آیندهنگار، با روشهای چند معیاری ترکیب میشوند. این مقاله به تحلیل کاربرد مدل ارائه شده در فرایند آیندهنگاری فناوری میپردازد.
کلمات کلیدی: فناوری؛ آیندهنگاری؛ فناوری اطلاعات؛ فرآیند تحلیل سلسله مراتبی ؛ روش دلفی
مقدمه
در طول دو دهه گذشته، آیندهنگاری فناوری (TF) اغلب برای پشتیبانی از فرآیندهای سیاستگذاری در مسائل تکنولوژیکی استفاده شده است (گراپ و لینستون، 1999؛ سالو و کوهلز 2003). فرآیندهای TF بر روی آینده بلند مدت علم، فناوری، اقتصاد، و جامعه تمرکز دارد. هدف از TF شناسایی مناطقی از پژوهشهای استراتژیک و فن آوری های عمومی در حال ظهور برای کسب بیشترین مزایای اقتصادی و اجتماعی می باشد( مارتین ، 1995). برای رسیدن به این هدف ، فرآیندهای TF از کارشناسانی در زمینه های فن آوری ، اقتصادی، و سیاستگذاری بهره میگیرد. TF، به عنوان یک پیشبینی، با آینده در رابطه است. اما TF همچنین شامل جنبههای شبکهای و آمادهسازی تصمیمگیری در مورد آینده نیز میشود(کوهلز 2003). مطبوعات ( مارتین و ایروین ، 1989؛ میجر و همکارانش، 2001 ) پیشنهاد میدهد که این ویژگی مشترک آیندهنگاری با توجه به برنامهریزی سنتی و فرآیندهای آیندهنگاری فناوری یک ارزش افزوده محسوب می شود.
این کار بر روی ارائه یک مدل آیندهنگاری برای تشخیص حوزههای کلیدی در صنعت فناوری اطلاعات (IT ) در طولانی مدت تمرکز دارد. در متون IT، تعدادی از سوابق تلاشهایی با هدف تشخیص فناوری اطلاعات کلیدی آن در بلندمدت وجود دارد(بنیامین ، 1982؛ استراب و وترب 1989؛ استیفن گراور و گوزلار ، 1993؛ اپلوایت2004). با این وجود، این سوابق بیشتر روی نتایج متمرکز شده اند تا تهیه ابزار برای حمایت از تشخیص کلیدی IT. فراتر از نتایج ، این مقاله برای نشان دادن چگونگی استفاده از مدل ارائه شده به محققان و کارورزان هدفگذاری شده است. ارتباط نویسندگان با توجه به تحقیقات طولانی مدتی مانند تحقیقات علمی (OECD ،2004) و (2) اهمیت IT در توسعه اقتصادی پشتیبانی میشود.
این مقاله به صورت زیر، ساختاربندی شده است: بخش 2 سوابق آینده نگاری IT را معرفی می کند، بخش 3 به دنبال تجزیه و تحلیل چارچوب روششناسانه است و بخش 4 استفاده از مدل آیندهنگاری با یک مطالعه موردی را تجزیه و تحلیل میکند . این مقاله با نتیجهگیری به پایان میرسد .
2. فناوری اطلاعات در آیندهنگاری تکنولوژی
به خوبی میدانیم که صنعت فناوری اطلاعات عامل کلیدی، رشد اقتصادی است. با توجه به پویایی آن، هر دو سازگاری اقتصادی و اجتماعی برای ارزشمند بودن باید در زمان مشخص انجام شود. به این دلیل است که برای سیاستگذاران تشخیص روندهای در حال ظهور در صنعت فناوریاطلاعات مهم است و از تغییرات تکنولوژی شگفت زده نمیشوند. TF به عنوان یک ابزار راهبردی برای رسیدن به این هدف بکار برده می شود.
TF شامل آوردن عوامل کلیدی تغییرات و منابع دانش درکنار هم، به منظور توسعه چشمانداز استراتژیک و هوش آیندهنگاری میباشد (فورن 2001). یک مسئله مرتبط این است که TF به معنای متعارف برنامهریزی نشده است چراکه برای تعریف سیاست و برنامهریزی فرآیندها برنامه ریزی نشده است . TF همچنین متفاوت از بسیاری از پیشبینی های معمولی با فرض اینکه آینده چیزی است ایجاد شدنی و نه صرفا پیشبینی کردنی باشد.
فناوری اطلاعات به عنوان یک منطقه کلیدی مرکزی در فرآیند تکنولوژی آیندهنگاری در نظر گرفته میشود. اولین ابتکار آیندهنگاری که شامل فناوری اطلاعات به عنوان یک حوزه کلیدی می شد، برنامه آینده نگاری ژاپنی بود. (Kuwahara, 1999). در این برنامه، موسسه ملی ژاپنی سیاستهای فناوری و علوم (NISTEP) جامعه ژاپنی آینده را از طریق روشهای فناورانه به نمایش گذاشت. از ابتدای آن در دهه 1970 فناوریاطلاعات به عنوان یک حوزه کلیدی در برنامه تکنولوژی آیندهنگاری بوده است. در طول آن مسیرها، چند کشور دیگر با برنامههای آینده نگاری از IT به عنوان یک حوزه کلیدی استفاده کردند. (Salmeron and Banuls, 2005) (Table 1)
در نتیجه فرآینده های آیندهنگاری تکنولوژی، روند های IT ، لیستهای تکنولوژیهای کلیدی سناریوهای پیشبینی شده، و/ یا توصیه هایی برای انتشار IT ارائه شد. علاوه بر این آیندهنگاری تکنولوژی تمایل به داشتن چندین خروجی دارد که مزیت نامیده میشوند. براساس گفتههای Martin and Irvine (1989) این مزیتهای نرم شامل :
- ارتباطات، در کنار یکدیگر قراردادن گروههای مجزا در یک مکان جدید؛
- تمرکز، اجبار شرکتکنندگان برای نگاهی فراتر به آینده؛
- هماهنگی، ترکیب افراد مختلف برای مشارکت جمعی مولد؛
- توافق جمعی، خلق یک دیدگاه عمومی از آینده؛
- تعهد، تضمین همکاری کامل افراد، توانا بودن و تمایل برای اجرای تغیراتی که در طول اجرای آیندهنگاری تکنولوژی بوجود میآیند.
مدل آیندهنگاری ما بر روی تولید هر دو خروجی، گسسته و پیوسته تمرکز دارد. در بخش بعدی، کاربرد روانشناختانه طرح پیشنهادی ما معرفی خواهد شد.
3. چارچوب متدولوژیکی (روش شناختی)
در آینده نگاری تکنولوژی، استفاده از قضاوت های تخصصی نسبت به روشهای دیگر مانند مدل های برونیابی یا الگوی اقتصاد سنجی توصیه شده است. به این دلیل، نویسندگان دو روش شناسی تخصص محور ، روش دلفی و سلسله مراتبی تحلیل (AHP)، را برای پشتیبانی از طرح پیشنهادیشان ترکیب کرده اند.
![فرایند آیندهنگاری تکنولوژی در جهان](https://karvije.com/wp-content/uploads/2021/08/70.jpg)
اولی برای کمک به روند ارتباط گروهی بکار برده میشود. دومی برای قضاوتهای تخصصی تحلیلی و ترکیبی بکار برده می شود. ترکیب هر دو روش چیزی خلاقانه را در متن آیندهنگاری تکنولوژی بوجود میآورد. هدف از ترکیب دو روش 1. ترکیب مزایای آنها و 2. دریافت تاثیرات ترکیبی میباشد. به این دلیل است که نویسندگان فکر میکنند که این، تلاش مفید میباشد. قبل از تحلیل طرح پیشنهادی توصیفی پایهای از هر روش و تاریخچه ی کاربرد ترکیبی آن ها در این بخش آورده شده است.
1- روش دلفی
روش دلفی در سازمان RAND در طول دهه 50 ایجاد و گسترش یافت. (Helmer and Rescher, 1959). این روش برای ایجاد یک مذاکره مستقل از شخصیتها طراحی شده است.(بدون حضور شخص). روش دلفی بر اساس ارتباطات ناشناسانه با بازخورد میباشد. این ناشناسی برای این لازم است که هیچ کس نداند چه کس دیگری در این فرآیند شرکت کرده است. علاوه بر این قضاوت2ها خلاصه میشوند و باز پس فرستاده میشوند برای گروه تا تحلیل بیشتر انجام شود آن هم بصورت پرسشنامههای متوالی. پرازش دادهها در این روش در به حداقل رساندن تاثیرات روانشناختانه و زمان لازم در مقایسه با تکنیکهای ارتباطات جمعی دیگر کمک میکند. (Linstone and Turoff, 1975).
بدلیل ویژگیهای آن، روش دلفی برای پشتیبانی از ارتباطات جمعی در مدل ما استفاده شده است. (Table 2)
2- روش AHP
روش AHP (Saaty, 1977, 1980) جهت رویارویی و تصمیمگیری در مورد مسائل پیچیده استفاده میشود. اساسا، روش AHP بوسیله ایجاد الویتها برای اهداف به منظور ارزش دهی به گزینههای مختلف؛ کار میکند. این روش چند معیاری در میان محققان عملیاتی و دانشمندان در زمان تصمیمگیری محبوبیت زیادی دراد. (Dyer and Forman, 1992;Eom and Min, 1999; Doumpos and Zopundnidis, 2002).
روشهای چند معیاری گسسته دیگری نیز وجود دارد که میتوانند با روش دلفی ترکیب شده و فرآیند آیندهنگاری تکنولوژی را پشتیبانی نماید. در جدول 3روش AHP با دو روش چند معیاری متداول و تخصص محور؛ مقایسه شده است: روش رتبه بندی چند شاخصه ای ساده (هوشمند) (Edwards, 1977) و روش الویت رتبهبندی سازمانی برای ارزیابی عمیق. ( PROMETHEE)( Brans and Vincke, 1985).
در واقع AHP اهداف ما را بهتر تطبیق میدهد به این دلیل که این روش دارای ابزارهای متدولوژیکی برای 1. ساختار بندی مناسب برای مسائل تصمیماتی 2. وزن دهی معیارها / اهداف و راه حل ها (گزینه ها) 3. تحلیل قضاوتهای جمعی ؛ می باشد. به عنوان نقطه منفی، این روش نیازمند تعداد زیادتری ورودی نسبت به روشهای دیگراست. با این وجود، این ورودیها توسط بهینه کردن سلسله مراتب قابل کاهش دادن هستند همانطور که ما در مطالعه موردی (بخش 4) نشان داده ایم.
روش AHP ارتباط هر هدف Gx از نظر کمک (در راستای ) به هدف اصلی را از طریق اندازهگیری نسبی ؛ مشخص مینماید. قضاوتهای مرتبط با ارتباط نسبی یک هدف Gi بر Gj توسط استفاده از مقایسه دو به دویی بصورت لفظی یا کلامی، مدلسازی شده است که به ارزشهای عددی aij تبدیل شده است.
![](https://karvije.com/wp-content/uploads/2021/08/71-1024x401.jpg)
مقایسه دو به دویی مرتبط با یک هدف، ماتریس تصمیم گیری A راتعریف میکند. اگر اهداف G1 و G2 و y و Gn تحت یک هدف در سطح بالاتر ساختاربندی شده باشند، ماتریس A بوسیله مجموعهای از مقایسههای aij بین آن اهداف، تعریف خواهد شد(1).
![](https://karvije.com/wp-content/uploads/2021/08/74.jpg)
استنباط وزنها بر اساس پایداری ماتریس تصمیمگیری میباشد. با فرض این که تمام مقایسه ها پایدار هستند، برآیند وزنها W= (w1,w2,…,wn) را میتوان از طریق زیر بدستآورد. (2)
![](https://karvije.com/wp-content/uploads/2021/08/76.jpg)
برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.
![](https://karvije.com/wp-content/uploads/2021/08/77.jpg)
همانطور که قبلا اشاره کرده ایم، روش AHP ابزاری برای تحلیل پایداری میباشد. پر استفاده ترین ابزار میزان پایداری میباشد. میزان پایداری، پایداری هر ماتریس A را میسنجد. یک ماتریس A پایدار به طور کلی CR (میزان پایداری) برابر صفر دارد. علی رغم این، میزان پایداری کمتر از 0.1 برای حل اصطلاحات (عبارت) مورد قبول میباشد. (2). در قضیه تصمیمگیری گروهی، ابزار متداول برای جمعآوری قضاوتهای تخصصی، میانگین هندسی برای ورودیهای عددی مقایسههای دو به دویی aij می باشد. (Saaty and Vargas, 2001).
گاهی اوقات تعداد زیادی از گزینهها وجود دارند که نیاز به ارزیابی شدن دارند. در این موارد، میتوان محاسبه کاملی را برای رتبهبندی گزینهها بکار برد. بر اساس این روش گزینهها توسط میزان یا نرخ مورد انتظارشان بر خلاف هر هدف و محاسبه مجموع این میزانها برای تمامی اهداف نمرهدهی میشوند. برای رسیدن به این هدف از یک مقیاس شدتی میتوان استفاده کرد. با این کار یک امتیاز مقیاس میزانی برای گزینهها تولید میشود. امتیازات گزینهها در انتها توسط تقسیم هر کدام به حاصل جمع آن ها نرمال میشود. (Saaty and Vargas, 2001).
3- روش Delphi-AHP
پس از کار AHP اولیه (Saaty, 1980)، ترکیبات آن با روش Delphi جهت پشتیبانی از فرآیندهای تصمیمگیری گروهی نیز ارائه شدهاست. بر طبق اهداف مختلف تحقیق، روش متفاوتی از ترکیب این دو متدولوژی در هر یک از روش های Delphi-AHP پیدا شدهاست. بعضی نویسندگان دو متدولوژی را از طریق مقایسه دو به دویی روش AHP به عنوان یک ورودی برای فرآیند دلفی ؛ ترکیب مینمایند. (Tavana et al., and Salmeron, 2006 1996; Banuls). دیگر نویسندگان از هریک از متدولوژی ها در مرحله متفاوتی از فرآیند تصمیمگیری استفاده میکنند. (Zhanga et al., 2004; Tsaia and Sub, 2005). علاوه بر این، ورژنهای اصلاح شده از این دو روش Delphi و AHP نیز جهت ایجاد قابلیتهای خاص به مدل تصمیمگیری پیدا شد. (Prasad and Somasekhara, 1990).
Tavana et al. (1996) توانا و همکاران تاثیرات هم افزایی Delphi-AHP را شناسایی کردند که:
- تصمیمگیران با این فرآیند رضایت بیشتری داشته و نسبت به نتیجه اعتماد بیشتری دارند. 2. در آن به طور هم زمان یک تضاد تولیدی و روش مدیریت متضاد وجود دارد.
- تعاملات ناشناس و ساختاربندی شده از ترکیب دو متدولوژی، پتانسیل ایجاد تضاد منفی بین شخصیت ها را با چالش ایده ها؛ به حداقل می رساند. Lai et al (2002). لای و همکارانش در راستای ایجاد توافق جمعی در محیط تصمیم گیری گروهی، روشAHP را نسبت به Delphi تواناتر یافتند.
برخی نویسندگان ویژگیهای روش Delphi-AHP را در جهت مشکل تصمیمگیری خاص خود، بوسیله ترکیب آن با سایر روشها همچون روش تاثیرات متقابل (Banuls and Salmeron, 2006) ، آنالیز فازی (Zhanga et al., 2004) و به حداکثر رساندن توافقات اکتشافی (Tavana et al., 1996) ؛ منطبق یا گسترش داده اند. در طرح پیشنهادی ما، Delphi-AHP با دیگر متدولوژیها ترکیب نشده است. به جای این، از یک ورژن جایگزین از روش Delphi-AHP استفاده شده است. این ورژن جایگزین با یک مطالعه موردی در بخش بعدی نشان داده شده است.
4. مطالعه موردی
در این بخش، استفاده از طرح پیشنهادی نویسندگان برای یک فرآیند آینده نگاری اسپانیایی که TFP 2010 نامیده میشود، مورد ارزیابی قرار داده شده است. این مدل جهت آیندهنگاری حوزههای (نقاط) کلیدی صنعت IT برای قابلیت رقابتی اسپانیا در افق زمانی 2010؛ مورد استفاده قرار گرفتهاست. مشاوره متخصصین بوسیله میانگین دو دوره دلفی مبتنی بر وب انجام شده است. گروه متخصصین توسط مدیران، مقامات دولتی و محققین IT شکل گرفته است. حوزههای کلیدی و گروههای آیندهنگاری در جدول 4 نشان داده شدهاند.
بر اساس این حوزهها و گروهها، یک لیست اولیه از 51 نامزد (مورد) ساخته شد. این فهرست نتیجه بازنگری ادبیات IT (Barki et al. 1993; ACM, 1998; Baconand Fitzgerald, 2001; Bidgoli, 2002) و روشهای خلاقانهای همچون طوفان فکری و گروههای مباحثه میباشد.
جدول 4 . حوزههای کلیدی IT و گروههای کلیدی
حوزه کلیدی | گروه کلیدی |
ارتباطات (G1)
نرم افزار (G2)
زیرساختار IT (G3) | تجارت الکترونیک (G11) اینترنت و شبکه سازی(G12) عملیاتی(G21) استراتژیک و تاکتیکال (G22) زیرساختار IT (G31) |
مرور کلی و ویژگیهای دیگر TFP 2010 را در نوشته های Banuls and Salmeron (2007) میتوان دید.
1- ساختار مدل آینده نگاری
طرح پیشنهادی نویسندگان بر پایه ساختاربندی فرآیند آیندهنگاری به یک سلسله مراتب ناکامل است. این سلسله مراتب ناکامل یک ساختار جایگزین برای روش AHP اصلی میباشد، که دارای تعدادی راهحل (گزینه) برای هر هدف تحت پوشش میباشد. با استفاده از این ساختار، فرآیند آیندهنگاری به یک مسئله تصمیم چند هدفه شکسته (خرد یا تقسیم) میشود که در آن راه حلها (گزینه ها) بین اهداف سطح پایینتر توزیع میشوند. شکل 1
با شکستن مسئله تصمیم به چند زیر مسئله تصمیم، نویسنده به دنبال کاهش تلاشهای متخصصان برای رتبهبندی گزینهها است. در بخش بعدی این مشکلات به صورت جزئیاتی مورد تحلیل واقع شده اند.
2- فرآیند تصمیمگیری
همانطور که در بخش 3.2 بحث شد، روش AHP اجازه میدهد تا هر دو اندازهگیری نسبی و مطلق برای وزن دهی یک ساختار سلسله مراتبی و الویتدهی گزینهها، انجام شود. ما از هر دو روشهای وزن دهی در مدل خود استفاده میکنیم. از یک طرف اندازهگیری نسبی برای وزن دهی اهداف استفاده میشود. بویژه، مقایسه دو به دویی بین اهداف از طریق مقایسه ارتباط هر هدف با توجه به هدف سطح بالاتر؛ انجام میشود. با توجه به بازخورد به پانل خبرگان، هر دوره پرسشنامه شامل خلاصهای از قضاوت متخصصین ، پاسخ (واکنش) آنها و نیز CR متخصصین ؛ میباشد.
از طرف دیگر از یک روش اصلاح شده از اندازهگیری مطلق AHP برای الویتبندی راه حلها (گزینه ها) استفاده میشود. این ورژن اصلاح شده شامل درخواستی از متخصصین درباره اینکه آنها فکر میکنند در هر هدف سطح پایین تر سلسله مراتب، گزینههای کلیدی چه خواهد بود؛ میباشد. در نتیجه از این فرآیند، یک امتیاز جمعی بدست میآید. این امتیاز جمعی یک ارزش (Value) است که میتواند نرمال شود و به عنوان یک ورودی AHP باشد. به طور خاص، در TFP 2010 از متخصصین خواسته شد تا در هر گروه کلیدی، 3 تکنولوژی کلیدی انتخاب کنند. در نتیجه، 15 سوال به ازای هر متخصص و دوره جهت امتیاز دهی 51 گزینه (راه حل) مورد نیاز بوده است. استفاده از این روش امتیاز دهی ، تعداد سوالات مورد نیاز برای الویتبندی 51 نامزد IT با توجه به مقایسه دو به دویی AHP 93.77 درصد (241 سوال) و با توجه به مقیاس شدت 70.58 درصد (51 سوال)؛ کاهش یافته است.
![](https://karvije.com/wp-content/uploads/2021/08/78-1024x819.jpg)
![](https://karvije.com/wp-content/uploads/2021/08/79-1024x287.jpg)
3- حوزهها و گروههای کلیدی
در جدول 5 خلاصه ای از مقایسه دو به دویی نشان داده شده است. با مقایسه نتایج دو دوره، میتوان دید که یک افزایش توافق جمعی وجود دارد. این موضوع را میتوان در تخمین ربع اول و سوم از ارزشهای ai بین دورهها؛ ملاحظه نمود. (جدول 5)
علاوه بر این، سطح توافق متخصصین نیز با دوره ها افزایش مییابد. به طور خاص، در دوره اول توافق متخصصین 29.63 درصد و در دور دوم 86.67 درصد بود. به نظر نویسنده، این افزایش توافق به علت فرآیند بازخورد ساختار بندی شده، میباشد.
زمانی که قضاوت فردی بدست آمد، قدم بعدی تعیین پاسخ گروه متخصصین با استفاده از میانگین هندسی، میباشد. این پاسخ جمعی موجب تعریف ماتریس تصمیمگیری A برای هر هدف میشود. ماتریس سطح اول تصمیمگیریA و برآیند وزنهای مرتبط با آن در جدول 6 نشان داده شده است. CR این ماتریس صفر میباشد. بنابراین قضاوت جمعی مربوط به حوزه های کلیدی ثیت شده اند. در جدول 7، ماتریس دومین سطح تصمیمگیری نشان داده شده است. هر دو ماتریس دارای دو بعد هستند، به طوری که بر اساس تعریف سازگار شده اند. به این دلیل است که در ماتریس های با ابعاد کمتر از سه نمی تواند وجود داشته باشد (Saaty, 1980).
تجزیه و تحلیل وزن ها نشان میدهد که حوزه های کلیدی برای صنایع IT اسپانیا، به ارتباطات مرتبط میشود، خصوصا با گروه کلیدی اینترنت و شبکه.
![](https://karvije.com/wp-content/uploads/2021/08/80.jpg)
![](https://karvije.com/wp-content/uploads/2021/08/84-1024x189.jpg)
![اولویتبندی تکنولوژی ها](https://karvije.com/wp-content/uploads/2021/08/82-1024x669.jpg)
![](https://karvije.com/wp-content/uploads/2021/08/83-1024x698.jpg)
4- تکنولوژی های اطلاعاتی کلیدی
نتایج مرتبط با سطح توافق جمعی متخصصین در دو دوره فرآیند دلفی در جدول 8 نشان داده شده است. میتوان دید که چه میزان توافق جمعی در سطوح بالاتر دوره دوم حاصل شده است. اندازهگیری نرمال شده در ارتباط با توافقات در جدول 8 به شکل امتیاز آورده شدهاست. این امتیاز توافقات به عنوان ورودی برای فرآیند اصلاح شده AHP ، تهیه شدهاست. خروجیهای این فرآیند رتبهبندی نسبی و قطعی IT میباشند.
با توجه به رتبه بندی نسبی، در گروه کلیدی تجارت الکترونیک در تکنولوژی اطلاعات، امنیت و سیستمهای پرداخت الکترونیکی (EPS) با بیشترین امتیاز بالاتر از تجارت به تجارت (B2B) و نرم افزار مدیریت ارتباطات با مشتری (CRM) قراردارد. در گروه کلیدی اینترنت و شبکه، اکسترانت ، ابزارهای ارتباطی اینترنتی و شبکه های خصوصی مجازی (VPN) به عنوان تکنولوژیهای کلیدی مشخص شدهاند. در گروه کلیدی استراتژیک و تاکتیکی، تکنولوژیهای داده کاوی و Datamars در تجارت هوشمند، سیستمهای مدیریت اطلاعات (EIS) و سیستمهای پشتیبان تصمیمگیری ( DSS) به عنوان تکنولوژی اطالاعاتی IT انتخاب شدهاند. در گروه عملیاتی تقریبا همه متخصصین معتقداند که برنامهریزی تخصیص منابع (ERP) راهحلهای صنعتی برای رقابت های ملی بسیار حیاتی هستند. ابعاد کلیدی دیگر در این سطح، ادغام (ERP) و کوچکسازی (ERP) می باشد.
با توجه به رتبهبندی قطعی، اولین جایگاه توسط تکنولوژیهای اینترنت و شبکه و زیر ساختار IT پر شدهاند. این بدلیل آنست که این گروههای کلیدی دارای وزنهای قطعی بالاتری در مدل هستند. خصوصا 3 جایگاه برتر رتبهبندی قطعی، اکسترانت، انبارهای اطلاعاتی و ابزارهای ارتباطی اینترنتی هستند.
نتیجه گیری
در این مقاله، اولین مدل آیندهنگاری برای تشخیص تکنولوژیها و حوزههای کلیدی IT برای دوره زمانی بلندمدت پیشنهاد شده است. این مدل جهت ابزار مفیدی بودن برای کمک به بنگاهها، سیاستگذاران و محققان ارزیاب IT بصورت بلندمدت؛ هدفگذاری شده است. این کار دو ویژگی اصلی دارد.
از یک طرف، این اولین گزارش کاربردی از روش Delphi-AHP در زمینه آینده نگاری تکنولوژی میباشد. در این مقاله ما، در مورد اینکه روش Delphi-AHP چگونه میتواند تولید چند به اصطلاح مزیت نرم آیندهنگاری تکنولوژی همچون توافق جمعی و هماهنگی را حمایت کند؛ بحث کردیم. همراه با این مزایا ما درمورد اینکه چگونه پیش زمینه متدولوژیکی مدل ارائه شده باعث افزایش میزان توافقات متخصصین بدلیل بازخورد تحت کنترل ساختاربندی شده مدل، خواهد شد؛ بحث کردیم. در نظر نویسنده، این پیش زمینه متدولوژیکی قبلا در آیندهنگاری تکنولوژی مورد استفاده واقع نشده است به این دلیل که تعداد زیاد حوزه ها یا تکنولوژیهای کلیدی درگیر در فرآیند آیندهنگاری تکنولوژی، استفاده از آن را غیر ممکن میسازد. این به دلیل تعداد زیاد ورودیهای لازم برای روش Delphi-AHP میباشد. ما گزارش کردیم که چگونه توسط کاهش تعداد سوالاتی که برای 1. یک سلسله مراتب ناکامل AHP 2. یک اندازه گیری توافق جمعی جهت امتیاز دهی راه حل ها (گزینه ها) ، مورد نیاز است؛ میتوان از آن محدودیتهای عملیاتی جلوگیری کرد. در نظر نویسنده این ویژگی یک نقطه قوت برای این مدل است که در عمل کاربرد آن را ممکن میسازد.
از سوی دیگر، حوزههای کلیدی صنعت اسپانیا برای افق زمانی 2010 آیندهنگاری شد. با اینکه آن نتایج قابل تعمیم نیستند، میتوانند منبعی برای تعیین و محک زنی بین سناریوهای بین المللی ارائه نمایند. علاوه بر این این مقاله میتواند منبعی برای محققان و پژوهشگران باشد که چگونه یک آیندهنگاری برای زمینه IT انجام دهند. این حمایت جزئی است به این دلیل که، در طول تشخیص تکنولوژی های نوظهور کلیدی، آیندهنگاری تکنولوژی با دیگر عواملی همچون تولید تعهد و سازش، تفکر در شرایط آینده، تشخیص موانع و توصیه های اقتصادی، اجتماعی و توسعه تکنولوژیکی؛ درگیر می شود. ادغام مدل ارائه شده با این ویژگیهای آیندهنگاری را میتوان توسط تحقیقات آینده صورت داد.